- اگر علم در حال تکمیل است، پس علم های گذشته که با علم کنونی کاملا تناقض دارد را باید چه کرد؟
- آن ها را در همان بازه ی زمانی و در مقایسه با هم گروه های خودشان بررسی می کنیم.
- علم های گذشته که برچسب خرافه و اسطوره خورده اند، آن قدر هم غیرعلمی نیستند یا حتی علمی هستند و درست.
- نگاه به تاریخ به صورت یک مخزن نه یک داستان یا گاهشمار.
- اشکال در دستورالعمل روش شناختی
- یک نتیجه ی اساسی واحد برای چندین گونه ی مسئله ی علمی
- علت اختلاف نظریات همیشه علمی نیست بلکه می تواند راه های اندازه ناپذیر نگریستن به جهان و به جریان انداختن علم در آن باشد.
- عنصری دلبخواه در ترکیب حادثه ای شخصی و تاریخخی
- علم هنجاری غالبا از پذیرفتن نوآوری ها به سبب آن که وسیله ی از میان رفتن دلبستگی ها و تعهدات آن می شود، خودداری می کند.
- نظریه ی تازه مستلزم تغییر در قواعد حاکم بر رفتار سابق علم هنجاری است و ناگزیر بر بسیاری از کارهای علمی که پیش از آن به انجام رسیده است، انعکاس می یابد و برای همین پذیرش آن است و تاریخ گذاری دقیق با دشواری روبه رو می شود.
- اختراع جدید یک نظریه، نه تنا گونه های اجزایی را که طبیعت مشتمل بر آن هاست را مشخص می سازد، بلکه به طریق ضمنی، چیزهایی را که مشتمل نیست نیز مشخص می سازد (خارج از محدوده ی همان نظریه و همان محدوده).
- علم هنجاری، پژوهشی است که به صورتی مستحکم بر شالوده ای از یک یا چند دستاورد علمی بنا شده است و جامعه ی علمی خاصی در مدتی از زمان به آن دستاوردها معتقد است و آن ها را اساس عمل آینده ی خود قرار می دهد.
- هرکس در نظریه ی علمی که می دهد، آن مشاهدات علمی که نظرش را تایید می کند، می آورد و ذکر می کند. اصول اساسی که کار خود را بر مبنای آن ها آغاز کرده است، بپردازد. ولی با بودن متون درسی، دانشکند خلاق می تواند پژوهش خود را از جایی که کتاب در آن به پایان رسانیده است، آغاز کند.
- امروزه در علوم معمولا کتاب ها یا متون هستند و یا تفکراتی قهقرایی درباره ی یک جنبه یا جنبه ی دیگری از حیات علمی.
- در قدیم، کتاب ها و متون علمی به صورت عامه فهم نبوده است برخلاف این زمان.
- با وجود اظهار ناراحتی و شکایت از گستردگی حفره ای که دانشمند حرفه ای را از همکارانش در میدان های دیگر جدا می کند، این نکته کمتر مورد ملاحظه قرار گرفته که به ارتباط اساسی میان آن حفره و سازکارهای (مکانیسم های) درونی پیش رفت علمی توجه شود.
- به استثنای مزیتی که مطالعه ی قهقرایی دارد، به دشواری می توان ملاک دیگری پیدا کرد که به این آشکاری یک میدان علم را عرضه و معرفی کند.
- کامیابی یک نمونه در آغاز به صورت عمده ،وعده ای برای کامیابی قابل اکتشاف در مثال های گزیده و هنوز غیرکامل است. علم هنجاری عبارتست از فعلیت بخشیدن به آن وعده.
- علم هنجاری، همچون تلاشی به نظر می رسد که برای وادار کردن طبیعت به درآمدن در جعبه ای نسبتا غیرقابل انعطاف و از پیش ساخته ی به وسیله ی نمونه صورت می گیرد. آن ها که با جعبه سازگاری ندارند، غالبا هرگز دیده نمی شوند.
- سه کانون که برای تحقیق علمی واقعی وجود دارد:
- آن طبقه از واقعیت ها که نمونه ثابت کرده است که به صورتی خاص، آشکار کننده ی طبیعت و ماهیت چیزهاست.
- طبقه ی کوچکتر، تعیین و شناسایی واقعیت ها متوجه به آن واقعیت هاست که با وجود فقدان مایه ی درونی، جلب کننده ی توجه، می توان آن ها را مستقیما با پیش گویی های یک نظریه ی نمونه ای مقایسه کرد. بسیاری از ابزار و آلات تلاش می کنند تا توافق هرچه بیشتر میان نظریه و طبیعت مجسم می سازند.
- که فعالیت گردآوری واقعیت ها را در علم هنجاری به پایان می رساند و عبارت است از کاری تجربی و اختباری که برای بیان کردن نظریه ی نمونه و از بین بردن بعضی ابهامات باقی مانده صورت می گیرد و مسئله ای را که پیش تر تنها توجه را به آن جلب کرده بود، حل می کند.
- بیان سه طبقه
- تعیین مهم ترین واقعیت
- مقابله کردن واقعیت با نظریه
- بیان نظریه
- بیان سه طبقه
- اکثریت چشم گیری از مسائلی که دانشمندان معمولا با آن ها روبه رو هستند متعلق به یکی از این طبقه هاست.
- مسائل وابسته به بیان یک نمونه دب عین حال هم نظری است و هم آزمایشی.مسائل نظری علم هنجاری که بخشی از آن عبارتست از به کابر بردن نظریه ی موجود برای پیش گویی از اطلاعاتی واقعی است که ارزش درونی دارند ولی دانشکندان این کار را تکنیسین های فنی می سپارند مثل ساخت عدسی و تقویم نجومی.
- صورت بندی های مجدد یک نمونه، مکرر در همه ی علوم واقع شده است.چون زمختی های ناگزیری همراه با یک اقدام جسورانه ی درجه اول را با خود همراه داشته و هم چنین بیشتر معنیِ آن نمونه، به صورت ضمنی از کاربردهای آن به دست می آمده است.
- علم هنجاری به عنوان یک معما
- چشم گیرترین جنبه از پژوهش هنجاری (تاکنون)، در دست یافتن به نوآوری های مفهومی و نمودی، بسیار کم، عنوانِ هدف را داشته است.
- اندازه گیری کولون (که حتی معاصرین کولون، توانایی پیش گویی نتایج را داشتند) نیاز به آن ندارد که با قانون معکوس مجذور بخواند. (دستگاهی را ساخت نتایجش با این بخواند.) (اکنون با دستگاه ترازوی کفه دار نتایجی به دست می آوریم که خصوصیات دیگری را روشن می کند.)
- در این موارد: دامنه ی نتایج پیش بینی شده و قابل جذب کوچکتر است از دامنه ای که می توانسته به دست آید با تخیل.
- این کمتر بودن، شکست پژوهش است.
- طرحی که هدف آن، بیان نمونه باشد، چشم داشتی به نوآوری های دور از انتظار ندارد.
- اگر هدف علم هنجاری نوآوری های بزرگ نباشد، شکست در نزدیکتر شدن به نتیجه پیش بینی شده برای دانشمند، شکست به حساب نیاید، چشم انداز تحقیق صرفا از آن جهت حایز اهمیت است که بر چشم انداز و دقتی که نمونه با آن می توند به کار برده شود، می افزاید (و این ذوق و شوق دانشمند را راضی نمی کند.).
- یکی از چیزهایی که جامعه ی علمی از یک نمونه (که مورد قبول واقع شده) به دست می آورد، ملاکی برای برگزیدن مسائلی است که چون نمونه مورد قبول است، می توان قبول کرد که آن مسائل هم دارای جواب است، پس مسائلی که متافیزیکی بودن را دارند یا به میدان علمی دیگر وابستگی دارند یا فق به خاطر این که بیش از اندازه مشکوک هستند، طرد می شوند.
- اگر بنا باشد مسئله ی علمی، مثل معما در نظر گرفته شود، بای بیش از یک جواب قطعی داشته باشد و هم چنین قواعدی برای محدود کردن ماهیت پاسخ های قابل قبول و گام هایی که برای دسترسی پیدا کردن به آن ها برداشته می شود، مقرر شده باشد.

